روستای سلیمانی

این وبلاگ در مورد روستای سلیمانی واقع در 40 کیلومتری غرب نیشابور می باشد

این وبلاگ در مورد روستای سلیمانی واقع در 40 کیلومتری غرب نیشابور می باشد

آنچه از این وبلاگ عاید شما می شود جدای از آشنایی مفصل با روستای مذکور ، بدست آوردن اطلاعات خوبی راجع به مردم شناسی ،آداب و رسوم ،باورها و بطور کلی مسائل مربوط به جامعه شناسی روستایی در بخش طاغنکوه شهرفیروزه به طور اعم، و روستای سلیمانی به طور اخص است.

کلمات کلیدی
بایگانی

۵ مطلب در ارديبهشت ۱۳۸۹ ثبت شده است

شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) و ایام الله دهه فاطمیه بر شیعیان و پیروان آن حضرت تسلیت باد .باشد که ما به عنوان شیعیان فاطمه زهرا (س) و عزاداران مصائب او این پیام را دریابیم. به دین خدا اهتمام ورزیم و بکوشیم تا خط ولایت علوى علیه السلام را گم نکنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۸۹ ، ۱۵:۴۰
علی سلیمانی
پرویز مشکاتیان کار هنری خود را در شش سالگی با پدرش، مرحوم حسن مشکاتیان که استاد سنتورنوازی و آشنا با ویولن و سه‌تار بود، آغاز کرد. وی با ادامهٔ آموختن موسیقی در طول تحصیل، در سال ۱۳۵۳ وارد دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه تهران شد.

مشکاتیان، ردیف میرزا عبدالله را نزد استاد نورعلی برومند و دکتر داریوش صفوت و مبانی موسیقی ایرانی را نزد اساتیدی چون دکتر محمدتقی مسعودیه، عبدالله دوامی، سعید هرمزی و یوسف فروتن فراگرفت. او کار سنتورنوازی خود را به شیوهٔ رسمی در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی آغاز کرد و در این زمینه بسیار موفق کار کرد و کارهای بزرگ فراوانی را در زمینهٔ آهنگسازی وسنتورنوازی به ویژه تکنوازی انجام داد. وی در آزمون موسیقی باربد که به ابتکار استاد نورعلی برومند برگزار می‌شد، به همراه پشنگ کامکار مشترکاً جایگاه نخست را به دست آورد.


فعالیت حرفه‌ای

مشکاتیان از سال ۱۳۵۶، همکاری با رادیو را زیر نظر هوشنگ ابتهاج آغاز کرد[نیازمند منبع] ولی پس از واقعه ۱۷شهریور ۱۳۵۷ از رادیو استعفا داد و مؤسسه چاووش را با همکاری هنرمندان گروه عارف و شیدا تشکیل داد. سپس با همکاری شهرام ناظری، تصنیف «مرا عاشق» را بر روی شعر مولانا ساخت. از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۶۷ با محمدرضا شجریان همکاری داشت که نتیجهٔ این همکاری، آثار ماندگاری چون بیداد، آستان جانان، سِرّ عشق، نوا و دستان بود. وی در همهٔ این آثار، به عنوان آهنگ‌ساز و نوازندهٔ سنتور (در سِرّ عشق به عنوان نوازندهٔ سه‌تار) همکاری داشت.[۱]

وی با افسانه شجریان دختر محمدرضا شجریان ازدواج کرد ولی در دهه ۱۳۷۰ از او طلاق گرفت. او همچنین کارهای بسیار پرباری با نوازندگانی چون حسین علیزاده (سرپرست گروه عارف و گروه شیدا) و محمدرضا لطفی (سرپرست گروه شیدا) دارد.

پس از قطع همکاری با محمدرضا شجریان، وی با خوانندگانی چون علی جهاندار، ایرج بسطامی، علیرضا افتخاری، حمیدرضا نوربخش، علی رستمیان و شهرام ناظری همکاری کرد. او همچنین در فستیوال جهانی موسیقی تحت عنوان (روح زمین) در کشور انگلستان شرکت کرد و مقام نخست را بدست آورد.

مشکاتیان از سال ۱۳۷۶ اجراهای صحنه ای و انتشار آلبوم را متوقف کرد وتا تابستان سال ۸۴ کنسرتی در کشور اجرا نکرد.[۲]

او در سال‌های اخیر کارهای کمتری بیرون داد و خود سرپرست یک گروه موسیقی مشهور بوده که بنا به گفتهٔ اعضای گروه به سبب کم کاری وی آن گروه از هم پاشید (در سال ۱۳۸۴). یکی از واپسین کارهای وی یک نوار تکنوازی بود که در سال ۱۳۸۴ نواخت و منتشر کرد. همچنین وی در روزهای ۶ تا ۹ آذر ۱۳۸۶ به عنوان سرپرست گروه عارف کنسرتی در تهران برگزار کرد که حمیدرضا نوربخش به عنوان خواننده در آن شرکت داشت.

مشکاتیان، کتاب‌های فراوانی در زمینهٔ سنتور و موسیقی ایرانی تألیف کرده‌است. از این کتابها می‌توان به اثرهای رزم مشترک، شعر بی واژه، لاله بهار، بیداد و بیست قطعه برای سنتور اشاره نمود.

در گذشت

استاد پرویز مشکاتیان در تاریخ ۳۰ شهریور سال ۱۳۸۸ در منزلش در تهران و در سن ۵۴ سالگی بر اثر ایست قلبی دار فانی را وداع گفت. مراسم وی با حضور پرشکوه مخالفان دولت و طرفداران موج سبز برگزار شد. در مراسم ایشان نماینده وزیر ارشاد نیز سخنرانی کرد که با مخالفت مخالفان روبرو شد؛ در طی سخنرانی وی مخالفان دولت سوت و کف می‌زدند تا مانع سخنرانی نماینده وزیر ارشاد شوند.

همچنین مراسم تشییع پیکر پرویز مشکاتیان در زادگاهش نیشابور از مقابل اداره فرهنگ و ارشاد نیشابور و با حضور جمعیتی بالغ بر ۱۰ هزار نفر برگزار گردید . در این مراسم هنرمندانی همچون حسین علیزاده، محمدرضا درویشی، خانواده استاد بزرگ آواز ایران جناب شجریان، کیوان ساکت و اهالی عرصه موسیقی و همچنین اعضای شورای شهر و شهردار و مسئولان شهر نیشابور حضور داشتند گروهی از دانشجویان به نشانه عزا تعدادی از سازهای خود را کفن‌پوش کرده ‌بودند، همچنین گروه موزیک شهر نیشابور در طول مراسم تشییع مارش عزا اجرا می‌کرد.[۳] پیکر پرویز مشکاتیان پس از مراسم تشییع و خواندن نماز در مسجد جامع‌ نیشابور، در محوطه بیرونی باغ عطار و در جوار مقبره عطار نیشابوری به خاک سپرده شد. در طول برگزاری این مراسم کسبه نیشابور به صورت خودجوش بازار را تعطیل کردند.

منبع:(ویکی)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۸۹ ، ۱۰:۱۲
علی سلیمانی
بنای این شهر را از شاهپور اول دانسته‌اند و آن را یکی از چهار شهر بزرگ خراسان قدیم گفته‌اند. در دوره یزدگرد دوم (۴۳۸ - ۴۵۷ م.) نیشابور مدتی محل اقامت او بوده‌است. در دوره آخر حکومت ساسانیان ظاهراً نیشابور اهمیت اولین را از دست داده‌است، زیرا نام آن شهر به ندرت دیده می‌شود. مسلمانان در حکومت عثمان بن عفان (۲۶-۳۵ ه'.ق.) به صلح بدانجا درآمدند. در دوره طاهریان و سامانیان نیشابور از نو موقعیت دیرین خود را به دست آورد. در اواخر حکومت مسعودغزنوی که سلجوقیان به مشرق ایران هجوم آوردند طغرل این شهر را مقر خود ساخت. در دوره حکومت سنجر نیشابور مورد هجوم غزان واقع شد (۵۴۸ ه'.ق). یاقوت نویسدغزان هر که را در این شهر یافتند کشتند و مال او راگرفتند و شهر را آتش زدند. سپس یکی از غلامان سنجر به نام موید به نیشابور درآمد و مدرم را در یکی از محلات آن که شادیاخ نام داشت سکونت داد و شهر را آبادان کرد و باروئی بر گرد آن برآورد. اندک اندک نیشابور آبادان می‌شد که دیگر بار با هجوم مغولان (۶۱۸ ه'.ق.)ویران گردید. یاقوت که خود معاصر با مغولان بوده‌است چنین آرد: در حمله مغول مردمی که از شهرهای خراسان گریخته بودند در نیشابور گرد آمدند و این شهر را برای سکونت خود استوار ساختند. مغولان شهر را محاصره کردند. یکی از مردم نیشابور تیری افکند و داماد چنگیزخان را بکشت. چنگیزخان خود عازم تسخیر نیشابور شد و این شهر را بگرفت و مغولان هر موجود زنده که یافتند بکشتند و شهر را با خاک یکسان کردند. درباره جمعیت نیشابور در این عهد سخن را به مبالغت کشانده‌اند چنانکه عده‌ای مردم شهر را دوهزارهزار نوشته‌اند که پیداست براساسی نیست ولی هرگاه شمار مردم مقیم آن را در عصر پس از غزان با مردمی که از شهرهای مختلف خراسان بدانجا گریخته بودند در نظر گیریم عددی بزرگ خواهد شد. پس از حمله مغول دیگر هیچ گاه نیشابور نتوانست مقام گذشته خود را به دست آورد. گذشته از قبر خیام و شیخ عطار که در نزدیکی این شهر واقع است، بنای امام‌زاده محروق را باید نام برد. این بنا از آثار قرن هشتم هجری است و گنبدی عالی و کاشی کاری‌های بسیار زیبا دارد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۸۹ ، ۱۰:۰۷
علی سلیمانی
با سلام . من میخام چند تا کلمه ترکی قدیمی روستا رو که گفته نمیشه یا کمتر گفته میشه رو بگم

اوسلانماس : نم نمیکشد ( البته این کلمه در ترکی آذری به معنی :نم نمیکشد است)

گرمه : همون زگی خودمون . ( البته با عرض پوزش معادل بهتر از این پیدا نکردم )

آبادانی: آتش (جیرق)

عشیره: روضه خوانی

کلیکی: انگشتر

یالواری : ناله . شیون . التماس

بونگه : پرش ( بیشتر برای حیوانات)

اُومَه : کشک .

بلاماق دلیَ قالد ده : کنایه از تنها شدن

بلاماق : غذایی تشکیل شده از آرد سرخ شده شیره و مقدار کمی روغن . تقریبا حلوا ولی رقیق تر از حلوا

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۸۹ ، ۱۲:۵۷
علی سلیمانی

 

سلام تصمیم دارم از این به بعد از شهر نیشابور بگم

 از همه جاش از تمام نیشابور.اگه موافقن نظر بدین بگین.

 اگه موافق باشین شروع می کنم.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۸۹ ، ۱۹:۵۲
علی سلیمانی