روستای سلیمانی

این وبلاگ در مورد روستای سلیمانی واقع در 40 کیلومتری غرب نیشابور می باشد

این وبلاگ در مورد روستای سلیمانی واقع در 40 کیلومتری غرب نیشابور می باشد

آنچه از این وبلاگ عاید شما می شود جدای از آشنایی مفصل با روستای مذکور ، بدست آوردن اطلاعات خوبی راجع به مردم شناسی ،آداب و رسوم ،باورها و بطور کلی مسائل مربوط به جامعه شناسی روستایی در بخش طاغنکوه شهرفیروزه به طور اعم، و روستای سلیمانی به طور اخص است.

کلمات کلیدی
بایگانی

وطن دوستی

شنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۵، ۰۱:۳۵ ب.ظ

وطن وزادگاه

نوشته شده به قلم یکی از فرهیخته گان روستا

هنگامی که پیامبر (ص) به قصد هجرت از مکه به سوی مدینه می آمد ، به یاد موطنش افتاد و آثار اندوه در چهره مبارکش نمایان گشت ، در این هنگام پیک وحی خدا جبرئیل نازل شد و پرسید: آیا براستی به شهر و زادگاهت اشتیاق داری ؟ پیامبر فرمود :آری ،جبرئیل عرض کرد : خداوند این پیام را برای تو فرستاده :"ان الذی فرض علیک القرآن لرادک الی معاد "[1] آن کس که قرآن را برتو فرض کرده ، تو را به جایگاهت (زادگاهت ) باز می گرداند .

می دانیم این وعده بزرگ سرانجام تحقق یافت و پیامبر اسلام پیروز مندانه با ارتشی نیرومند و قدرت وعظمت فراوان به مکه بازگشت و حرم امن خدا بدون جنگ و خون ریزی به او تسلیم شد.[2]

وطن دوستی از منظر اسلام

سوال : آیا در اسلام وطن «حتی اگر اسلامی نباشد» دارای احترام است؟پاسخ : کراراً در آیات قرآن آمده است که «بیرون راندن از وطن، یک ضدّ ارزش» استمفهوم آن، این است که وطن ذاتاً یک ارزش محسوب مى شود. از جمله آیاتى که بوضوح این معنا را بیان مى کند آیات 8 و 9 سوره ممتحنه است، مى فرماید:

«لایَنْهاکُمْ اللهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِى الدّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا اِلَیْهِمْ اِنَّ اللهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ إِنَّما یَنْهاکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلُوکُمْ فی الدّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى اِخراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأوُلئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ»؛ (خدا شما را از نیکى کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانى که در امر دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند، نهى نمى کند; چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد. تنها شما را از دوستى کسانى نهى مى کند که در امر دین، با شما پیکار کردند و شما را از خانه هایتان بیرون راندند، یا به بیرون راندن شما کمک کردند، (نهیتان مى کند) از این که با آنها دوستى کنید. و هر کس آنها را دوست دارد، ظالم و ستمگر است).

در این دو آیه مخصوصاً مسأله اخراج از خانه و وطن در برابر مقاتله در دین قرار داده شده، که نشان مى دهد هر کدام ارزشى جداگانه دارد.
در آیه 246 سوره مبارکه بقره نیز این سخن، از زبان گروهى از بنى اسرائیل نقل شده است: «قالُوا وَ ما لَنا أَلاّ نُقاتِلَ فى سَبیلِ اللهِ وَ قَدْ اُخْرِجْنا مِنْ دِیارِنا وَ أَبْنائِنا»؛ (آنها، به پیامبر زمان خود گفتند: «چگونه ممکن است که در راه خدا پیکار نکنیم، در حالى که از خانه ها و فرزندانمان رانده شده ایم (شهرهاى ما از سوى دشمن اشغال، و فرزندانمان اسیر شده اند؟)

این تعبیر نشان مى دهد که انگیزه آنها براى جهاد، علاوه بر حفظ آیین الهى، نجات وطن بوده است و پیامبر آنان بر این سخن اعتراض نکرد و عملا بر آن مُهر تأیید نهاد
پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) نیز هنگامى که مى خواست از مکّه هجرت کند، سخت ناراحت و منقلب بود. درست است که مکّه ارزش معنوى و الهى فوق العاده اى داشت، ولى به نظر مى رسد که علاقه پیامبر به آن شهر جهات متعدّدى داشت که از جمله علاقه او به زادگاهش بود. خداوند با این جمله او را دلدارى داد:

«إِنَّ الّذى فَرَضَ عَلَیْکَ الْقُرآنَ لَرَادُّکَ إِلَى مَعَاد»؛ (آن کس که قرآن را بر تو فرض کرد، تو را به جایگاهت باز مى گرداند).(1)

اساساً انسان رابطه مادّى و معنوى فراوانى با زادگاه خود دارد و تاریخِ زندگیش با آن پیوند ناگسستنى پیدا کرده است. همین پیوند، سبب علاقه او به وطن مى شود و همین علاقه، انگیزه حفظ و دفاع و عمران و آبادى آن مى گردد.
در حدیثى از امام على (علیه السلام) مى خوانیم: «عُمِرَتِ الْبُلْدانُ بِحُبِّ الأَوْطانِ»؛ (شهرها با حبّ وطن آباد مى شود).(2)
در حدیث دیگرى از همان حضرت مى خوانیم: «مِنْ کَرَمِ الْمَرْءِ بُکائُهُ عَلى ما مَضى مِنْ زَمانِه وَ حَنینِهُ اِلى أَوطانِه»؛ (از نشانه هاى ارزش و شخصیت انسان آن است که نسبت به عمر از دست رفته (که در آن کوتاهى کرده است) اشک بریزید و نسبت به وطنش علاقه مند باشد).(3)
حدیث معروف «حُبُّ الْوَطَنِ مِنَ الاْیمانِ»؛ (علاقه به وطن، از نشانه هاى ایمان است)(4)، نیز در منابع مختلفى نقل شده است.
از مجموع آنچه گفته شد، مى توان نتیجه گرفت که عشق و علاقه به زادگاه و وطن هم ریشه هایى در قرآن مجید دارد و هم در روایات و هم در منطق عقل. ولى این بدان معنا نیست که انسان نسبت به وطن و زادگاهش عشق کورکورانه داشته باشد و اگر فرضاً براى تکامل علمى و مادّى و معنوى هجرت از وطن ضرورت پیدا کند، متعصبانه از وطن جدا نشود، هر چند به قیمتِ عقب ماندگى و درماندگى او تمام شود. پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله وسلم) با هجرت خود از مکّه ـ که علاوه بر تمام مزایاى معنوى، زادگاه آن حضرت بود ـ به مدینه که محیط بازترى براى نشر و پیشرفت اسلام محسوب مى شد، ثابت کرد که ماندن در وطن همیشه مطلوب نیست و استثنائاتى دارد که باید آن را پذیرفت.
جالب این که پس از فتح مکه، باز پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلمآنجا را براى اقامتگاه خویش انتخاب نکرد و به مدینه بازگشت; چرا که مدینه جایگاه مناسب ترى براى مرکزیت اسلام بود. به همین دلیل در حدیث معروفى که در کلمات قصار نهج البلاغه از امیرمؤمنان على(علیه السلام) نقل شده مى خوانیم که فرمود: «لَیْسَ بَلَدٌ بأحَقَّ بِکَ مِنْ بَلَد. خَیْرُ الْبِلادِ ما حَمَلَکَ»؛ (شهرى براى تو شایسته تر از شهر دیگرى نیست (و در ضرورت ها باید از وطن هجرت کنىبهترین شهرها شهرى است که تو را پذیرا شود، یعنى وسایل پیشرفت تو را فراهم سازد).(5)
این نکته نیز قابل توجه است که اگر وطن مادّى و جسمانى توأم با وطن معنوى و روحانى گردد و عنوان دارالاسلام به خود بگیرد، عشق و علاقه و احترام به آن، به مراتب افزون تر مى گردد و در اینجاست که انگیزه هاى معنوى و مادّى، دست به دست هم مى دهند و انسان را براى دفاع از آن تا آخرین نَفَس آماده مى سازند.(6)

(1). سوره قصص، آیه 85.

(2). بحارالانوار، جلد 75، صفحه 45.

(3). بحارالانوار، جلد 7، صفحه 264.

(4). سفینة البحار، ماده «وطن».

(5). نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 442.

 



[1] سوره قصص آیه 85

[2] تفسیر نمونه ج 16 ص 184

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۲۰
علی سلیمانی

نظرات  (۱)

۲۱ شهریور ۹۵ ، ۰۹:۲۷ ولی الله اسلامیه گرگان

درود           دریغ است ایران ویران شود    بنام پلنگان و شیران شود

               چو ایران نباشدتن من مباد      بدین بوم وبر زنده یک تن مباد

              علت عشق به وطن بخاطر این است که وجب به وجب خون شهیدان نیکان ما

             روی این خاک ریخته بخاطر اورید مشقات پدرهای تان را در ایران باستان

             پیش دادیان  پهلوانان  کیانیان  هخامنیشیان  اشکانیان  ساسانیان

             مازیار بابک  افشین  آل بویه   سربداران علویان سامانیان  امیر اسماعیل سامانی

             استاد سیس ابومسلم  یعقوب لیث که به نان و پیاز قناعت می کرد در مقابل خلیفه

            حاکم جهان آنروز ایستاد  خط به خط تاریخ اگر اسم نام آوران وطن نام ببریم

           ناتوانیم  همه اینها برای مردم و وطنشان جان دادند اگر زمین وطن نباشد

           ما هم نیستیم  وقتی  ما لکیت را خدا امضا کرده اگر زمین موات را اباد کردی

          عمران و آبادانی کردی مالکیت پیدا می کنی چطور اجاز میدهیی افراسیاب تورانی

       یا  قیصر روم  یا صدام زمین   آنرا از تو بگیرد مگر همین گذشته نزدیک نبود که صدامیان

سرود می خواندند می گفتند سه روزه دیگر تهران را میگریم اطرافیان پس خوانی می کردند

میگفتند با آواز بلند می گیریم  می گیریم او می خواست ترا اسیر کنند هم خاک را بگیرد

 بخوانید خاطرات یک سرباز وطن را در سایت یاهو یا سایت گوگل  یا سایت جنات فکه  بنویسید سردار سید علی اکبر سلیمانی بخوانید درست بخوانید

همیشه مطلب می خوانید چنان بخوانید که می خواهید نزد معلم درس پس بدهید تا در

یادتان بماند داستان این سردار یک نمونه از رنج پدران ما در طول تاریخ است

در تاریخ خواندم کشاور زان ایرا ن اسلحه کم داشتند با چوب دستی به دفاع از وطن

در مقابل رومیان می جنگیدند  از خودم نمگیم از قول هرودوت  گزنفون دیودور پلوتارک

آریان و سایر تا ریخ نویسان  رومی و یونانی و اروپایی میگویم

عزیزان مقداری از وقت بگذارید برای هوشیار بودن  دانستن زنده بودن که در سایه

بصیرت وآگاهی است در 24 ساعت یک ساعت را دقیقا کتاب یا روزنامه یا تاریخ پیشینیان بخوانید

تا دوست ودشمن پدرانتان را و دشمنان ایران را بشناسید  ایرانی یعنی آگاه بصیر توانمند

طالب دانش وکمال شجاع با ادب دلسوز وطن  نویسنده یونان باستان می گوید

عشق وطن  در خون ایرانیان از رحم مادراشان است می گوید ایرانی اگر اسیر شود تحکم پذیر

نیست .  استرابن جغرافی دان قرن اول میلادی می گوید ایرانیان زمین را نجس نمی کنند

در اوستا دیدم  .خدایا توبه می کنم بدرگات که دست و صورتم را در آب روان شستم

چند هزار سال قبل معلوم بوده بد می دانستند دست و صورت را در آب نهر بشویند

بنظرم ]ب جا میکردند در ظرفی می رفتند دورتر  دست و صورت می شستند تا آب نهر

آلوده نشه که پایین دستی ها  آب شان تمیز باشد پس پدران ما از ما متمدن تر بودند

حلا ما هرچه داریم پرت می کنیم تو جوب یا دریا یا جنگل  دستمال کاغذی پوست پسته

پوست آجیل پوست خربزه پرت می کنیم از ماشین تو جاده اگر یک توریست مهمان خارجی

ببیند چه می گوید او آداب رسوب وآدب اجداد ما را میداند کتابخانه های آن پر از کتابها

در باره ایران باستان است آنها گذشته اقوام جهان را می خوانند من وتو خوابیم بدرود

جوانان وطن شاد باشید خود را شاد نشان دهید    

  

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی